قیچی

Image

بلآشکا

[دیدم یه آقایی یه آدمی قد بلند … یه ماسک رو سرش فقط دوتا چشماش پیداست
وایساده جلوی در … من یکم شوکه شدم … ترسیدم … نمیدونم چی بگم اصلا! گفتم تو کی هستی اینجا؟ شوخی میکنی؟ شوخیه ؟
من یه آن دیدم تو سرم یچیزی خورد]

تو شدی مثلمون
به سرت رنگ میزنه کلمه مثل بوم
هرچی تو گلو گیر کرد جا شه تو دلمون
کلمات دنبال همن نه من نه ولمون
نمیکنن
نه میشه صبر کرد نه صرف
کل وقت رو بریزی تو جوبی که میره هدر
حرف شب های من دمادم از سپیده دم اند
آدمیزاد به امید زندست      امید به قلم

[... نمیدونم تو یه حالتی بودم ! شوک بودم !؟ یا اصلا...؟ متوجه درد حتی نشدم!]

بی هوا میاد از چپ و راست بلا تو باور هات چیه
که نشستی فارغ از عالم ها و داور ها
انگار میدوی رو بند ولی نه خودت می افتی
نه این بند میبره از آهنگ هرچی میگفتی
شعاری شبرنگی رو دیواری آجری
کارتن خواب و خونه خالی   بازی مونوپولی
یا میکوبن و میسازنت سر حال و تپلی
بدون اضافه گویی با لباس پلو خوری

[و این شخصیت برجسته       من هستم]

هممم پر از اعتماد بنفس    عاشق تملق
فدای اسم و رسم
هر گوری میتونه بکشه نعشتُ رو دوشش
آهنگ قدیمی ای میگفت دنیا فقط دو روزه
نداره آدم عاقل     آب و خاکه دلایل
گل ساخته تمدن از چادر های قبایل
چرا وحشی نباشم ؟ نکشم پایین بشاشم
به کل قانون های فلجتون سم بپاشم

[بیرون شو از من!]

من خود خنده هاتم
نه اشک هاتم
جای مشت هاتم
بجای حرف پشتت جای زخم عمق هاتم
من انتقامتم
آهنتم
بمب هاتم
داد وجدانی ام که کشت آدم
به این زمین بی ثمر چشم رشد دارم
من مرد نیستم مگر مرد کارزارم
منو میشناسی! من همون بامدادم

[به همان اندازه که نام من درخشان و مشهور است، وجودم بی روح و لخت است. از صفات مهم و بارز من می توان درستی ، ادب و تربیت را نام برد. هرگز در خصوص ادبیات و سیاست با اشخاص بی اطلاع مباحثه نکرده و هیچگاه اتفاق نیفتاده که در ضیافت ها یا مجامع دوستان سخنرانی کنم. نام من از هرگونه لکه و افترا ای بری است و هیچ گونه پشیمانی و ندامتی ندارد. خلاصه نامی ست خوشبخت و به نحو قابل ملاحظه ای مفید برای اجتماع است.]

 

بچه ی خوب

(قسمت اول)
بچه ی خوب که سخته واست حرف زور
ما زور زاده ایم زود ببین تا سرمون رو
نزدند که تا تهش زبون بَست بمونه
بَست بشینه جنب خیابون ابن دیوونه
بچه ی خوب که رد شدی از پُلی
با دهن کجی میگی "به ما نمیخوری!"
تو فکر اینی بگیری یا بزنی به نامت
صدا زوزه گرگ میده لفظ سلام ات
بچه ی خوب با دقت مهره ات رو بجنبون
دست به مهره بازیه احتمالات رو بگنجون
بگو آینده نگریه به همه وصل بمون
دست از سر من بردار که کچله و لنگ مو
تو جواب شَرِت قبض تِلِفُنه  شر بمون
من دُگمم ولی رک و راست   تو روشن بمون
خیالی نیست به جز این ایده های پرتمون
دِ ما که دستی کشیدیم     برس به گردمون
[خداوند جان آفرین]
برس به دردمون
تا نرسیده به آسمون دوم بو گندمون
یه بار هم پر بود خشاب گیر کرد تفنگمون
خشک شانس    مثل کویر بعدِ این بنگمون
به لفظت بگو چاقال هیپ هاپ که به تو نیست
من یه سنگین وزن رَدَم یه قول یه تنی
از زیرم در میرن پشتم میشن شاه دزد
همین شد که دورم کشیدم دیوار بتنی
رو سرزمین ترس با ملات وحشت
روشون هم پوشوندم با گچ دست بَچَت
هرچی به کوه کوبیده شدم شدم سر سخت
آهنگر من حقه هستم پای حرفم که
عقیده     دسترنج
هیپ هاپ ام    بچه اش
مشام تیز پی اسپری بَم بَم
وطنم آسفالت    گورم این جنگل
پابندِ جنگ سَرِ سلامت سنگر
و پادشاه سلسله ی رپ کن های حیرون
وقت زلزله بدون که کار منه زیر تهرون
این نشون حاکم بزرگه     اَمر کرده
همدیگر رو بکشید و مهربون باشید با حیوون

(همخوان)
من سر میکشم رپ میزنم تگری تو جوب
فدای حق و اهل عقل و شب های بی فروغ
رپ میکنم فارسی تو خیابون لا دود
واسه ی شما  [بچه های خوب]
من سر میکشم رپ میزنم تگری تو جوب
فدای حق و اهل عقل و یه دل پر جنون
رپ میکنم فارسی تو خیابون لا دود
واسه ی شما  [بچه های خوب]
من سر میکشم رپ میزنم تگری تو جوب
فدای حق و اهل عقل و رهای بی اصول
رپ میکنم فارسی تو خیابون لا دود
واسه ی شما  [بچه های خوب]
من سر میکشم رپ میزنم تگری تو جوب
فدای حق و اهل عقل و این نور بی غروب
رپ میکنم فارسی تو خیابون لا دود
واسه ی شما  [بچه های خوب]

(قسمت دوم)
بچه ی خوب که هی میزنی حرف پول
در نمیاد درجا نزن دیوث بشین درس بخون
یا زنگ بزن به اصحاب رسانه بشن نَردِبون
تو هر پله که پیمودی به خودی ها ضربه بود
من رد دادم تو رد دادی ببینی چیه چنگمون
جز سنگ و قیرِ داغِ دیده ی پُرِ خون رنگمون
شرم کن از مرامت که سگ جلوته پهلوون
راهت نمیدیم زیر زمین دست رو بردار از زنگمون
بچه ی خوب    وگرنه دهنت صافه
تو بیف نمیخوای چاقال   قلمت غلافه
ساده تر از این بگم     همش لافه
یکی دست هم بهت زد بکش رو سرت ملافه
شب به شب میبینی کابوس عرق خیس
یه بچه ی خوب با قانون طرف نیست
دم خور هرکی میشه که بچه ی خوبی باشه
یه بچه سُسته حکومت بلد نیست

[ -وای حالا چیکار کنم ؟ کاش به حرف مادرم گوش کرده بودم
  -ایرادی نداره ! من همیشه دلم میخواست یه پسر کوچولو مثل تو داشته باشم
  -حالا چیکار کنم ؟؟؟ … ]

دِ اگه ما نبودیم بگو کی بود رپ میکرد از بین این همه
[بچه های خوب]
درگیرم با هرکی ادعا داره روشن میکرد
رپ کنی که خودش نبود مخاطب رو خر میکرد
این بازی ها گذشته وقتش نگیر پاچه
وقت ماچه وقت لالایی و جیش و بوس لاته
لات مجازی تو خونته منفعل ناطق
وقت عربده کشی شده تو کوچه خالی جاته
رپ فارسی رو برد سکوت آدم های صامت
پشت کار من کرده قدمم رو ثابت
بیکار هم بشینم بِهِم نمیرسید جالبه
برعکس شما دوزاری ها قلمم صادقه

(همخوان)
من سر میکشم رپ میزنم تگری تو جوب
فدای حق و اهل عقل و شب های بی فروغ
رپ میکنم فارسی تو خیابون لا دود
واسه ی شما  [بچه های خوب]
من سر میکشم رپ میزنم تگری تو جوب
فدای حق و اهل عقل و یه دل پر جنون
رپ میکنم فارسی تو خیابون لا دود
واسه ی شما  [بچه های خوب]
من سر میکشم رپ میزنم تگری تو جوب
فدای حق و اهل عقل و رهای بی اصول
رپ میکنم فارسی تو خیابون لا دود
واسه ی شما  [بچه های خوب]
من سر میکشم رپ میزنم تگری تو جوب
فدای حق و اهل عقل و این نور بی غروب
رپ میکنم فارسی تو خیابون لا دود
واسه ی شما  [بچه های خوب]

 

ادعا

(قسمت اول)
نداری روزهای بد ؟ ندارم وجدان
زندگیت مثل حیوون با رسم انسان
نقطه نقطه تو خشاب یه گله گوله تو چشات
کاف و گاف و دافت هم زاییدن زیر این فشار
از زنگ اول صدات بو قیمتِتُ شنیدم
من عهد بستم گوشت دیدم شروع کنم جویدن
واسه همینه تِپ و توپ میاد کار جدیدم
تو چاقالی خودت میگی نه همه میگن دقیقا
زندانی شم بدتره پس بکنید تبعیدم
که رپ میکنم تا اکسیژن آخر زمینم
من میکشم تو بکش      تو کش بده من کش میدم
حرف آخر تو باده ؟      بادبان کشتی ام
لا بلوک های اکباتان میگیرم رپُ جر میدم
اگر دلم بخواد با ساسی مانکن هم قر میدم
هر گهی ام همینم واسه شکارم کمینن
دنبالمین ؟ بیل بزنین ! چون من زیرِ زمینم

(همخوان)
هرکی رو دیدی میگه میخواد بشه مثلمون
باس پولاشو بده به ما پر بشه جیبمون
اینا که حرفه بچه
این صدای هیپ هاپه
پخشه تو سطح شهر
یه جوری میگید انگار شکسته شاخ غول
غول منم چاقال شاخم هم میکنه پاره پوره
اینا که لفظه بچه
این صدای هیپ هاپه
میکروفونِ دست من

(قمست دوم)
میکنم ادعا تو هم نکنی ادعا
من بداهه کنم قویه    میشم مثل انزوا
روده هاتو گره میزنم بدون جراحی
میپرسم با کی بودی ؟ با گریه میگی شهرداری
وقتی مشت میره تو فَکِت حال شر داری ؟
پاهات باز   سوراخت دایره     تو یه پرگاری
مامانت زر میزنه تو با همه فرق داری
تو دستشویی پره ازت جای دیگه کم داریم
نخاله ها گذاشتن تو منطقه جای پا
پاکسازی واجبه باید بشیم دست بکار
بکارت اُزون رو گرفتیم رسیدیم کره ماه
طرفیم با نوعی بشر پیگیر از این خوره ها

ته فیتیله ش رو میپیچم رپُ میدم دستت
گاز و سنگ فندکش دست اهل کسبه
میزنه زیرت روشن شی     بگی هرچی
میدی بده     فقط باشه رپ مشتی

(همخوان)
هرکی رو دیدی میگه میخواد بشه مثلمون
باس پولاشو بده به ما پر بشه جیبمون
اینا که حرفه بچه
این صدای هیپ هاپه
پخشه تو سطح شهر
یه جوری میگید انگار شکسته شاخ غول
غول منم چاقال شاخم هم میکنه پاره پوره
اینا که لفظه بچه
این صدای هیپ هاپه
میکروفونِ دست من


 

قیچی

(قسمت اول)
[تو اهل بازی ای ؟]   ها اهل بازی ام
پس بازی کن ببین این که گاف میدی قاعدست
شبگرد ها شاکی ان از اینکه بی مرام ان در دیوارها
آتیش هم ندارن بگن دودت رو بمک
دِ بازی کن دِ یالا
دِ وقت من طلاست
دِ رنگِ خونِ خفه خونت میگه ترست از بلاست
اینه عصری که خوشبختی تو دست تنبل هاست
وقتی دست برسه به دهن پای من خلاص
تو آسمون ها بزنم پر از پرده بدرم
تا اون روز از چوب تنم میسازم تبرم
تا زندم         و جنگ زنده موندنی نا ممکنه
تموم عمرم آماده شدم واسه این واقعه

(همخوان)
بازی بلدی ؟
[سنگ کاغذ قیچی]
چرا همیشه حرف آخر حرف قیچیه ؟
چون زبون رو میبُره کاغذ رو لال میکنه
ولی جبرِ مشته همنشینِ [سنگ کاغذ قیچی]

(قسمت دوم)
پول        زور         گلوله ست که برندست
شکار حیوون ها که تفریح این خوی درندست
حالا یه سلول میخوای که مقصر ادب شه ؟
این چرخه می چرخه چرا حالت عوض شه ؟
ولی خب من کشف کردم      گذشته آب از سر
به همین درنگی از چند و چرخ دنیا وابستم
اگه پولدار بودم شاید می گفت اینو رانندم
افکار مزخرف      اشتباهات مکرر
شاید بپرسید                سنگ کیه ؟
سنگ من احمقم     که پیتزا میخورم و بلنده صدای قهقهم
تو لیست خوراک گوشِت   تو سه تای اولم
نه سفسطه      من اهل درختکاری توی دفترم
کلماتم تو قبرستون واستون شعر میخونن
واسه زنده های خوش حرفام مثل زِر میمونن
پلاک به گردنم      همیشه همین بوده دغدغم
که وقتی وقت من تموم شه   کیا میان بدرقم

(همخوان)
بازی بلدی ؟
[سنگ کاغذ قیچی]
چرا همیشه حرف آخر حرف قیچیه ؟
چون زبون رو میبُره کاغذ رو لال میکنه
ولی جبرِ مشته همنشینِ [سنگ کاغذ قیچی]

(قسمت سوم)
تو دستامه رپ فارس مثل سلاح سبک
که کلی گلوله تف میکنه بداهه زبون
رقص مسلسل دستم میگه گور آتش بس رو کندم
بی اراده سرمستم بدون سبو
بگو از همه ی بازیگرها جدا تر منم
کیف من از اینه که بازیشون رو بهم زدم
از دست من تمنا کردن بد بیاره نشد
این قیچی رپ کن میبره   پس بیدارش نکن
هیچ جوره نیست سودی توش   دمت رو تکون نده
هر چقدر تمرین می کنید بازم بازیتون بده
[راه فراری نیست] که بیراهه نره
هر چقدر خر عوض کنید که بازم بارتون کجه
دوام حرفت از عمرت که هیچ از عکست کمتره
اینم که صداقته       تو بگو حسادت بده
به تجارت خوشگلتون هرچی شاشیدم کمه
خودمو روندم از این بازی     این جسارتمه   هآه

(همخوان)
بازی بلدی ؟
[سنگ کاغذ قیچی]
چرا همیشه حرف آخر حرف قیچیه ؟
چون زبون رو میبُره کاغذ رو لال میکنه
ولی جبرِ مشته همنشینِ [سنگ کاغذ قیچی]